آقا جون من عارضم به خدمتت که امروز علی دایی رو با الگانسش دیدم ، خیلی با کلاس بود .
بعد از کلاس ها رفتیم بوفه با محمد قهوه و بیسکویت با دسر شکلاتی کاله خوردیم خیلی چسبید .
بعد از ظهر پشت کامپیوتر بودم و داشتم تکالیف مدار منطقی رو می نوشتم که خواهر کوچیکم زنگ زد (من تعجبم چون با این که 6 سالش شماره موبایل من رو حفظه) که چرا نمی یایی خونه ؟ گفتم کار دارم میام برگشت گفت : مثل اینکه داری فیلم می بینی ها (تو رو خدا ببین بچه 6 ساله هم به ما گیر میده ) گفتم نه آقا جون سینما نیستم خیالت راحت .
کارم تموم شد اومدم خونه شام رو زدم مامان جون دستور داد مرغ ها رو پاک کن ! گفتیم چشم و پاک کردیم .
بعد هم اومدم پشت کامپیوتر NFS زدم و شد 11:30
آقا راستی امروز داربی بود 2 - هیچ منچسر سیتی رو لوله کردیم .
ازم آرام بگیر/ راحت دنیام بگیر / از لبم جام بگیر و / دلخوشی هام بگیر / اما احساسی که من بهش دارم ازم نگیر / اما احساسی که من بهش دارم ازم نگیر
اگه گنجی سر راهم جلوی راهم بگیر / اگه دنیا همه کامه همه کامه همه دنیام بگیر/ اگه دنیا همه کامه همه کامه همه دنیام بگیر و دلخوشی هام بگیر / اما احساسی که من بهش دارم ازم نگیر / اما احساسی که من بهش دارم ازم نگیر
علی
سلام.خیلی خوبه.موفق باشی.ادامه بده.